هرگونه سوء استفاده از محتوای قانونی این رسانه پیگرد قانونی دارد.


وَلْتَكُن مِّنكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ و َيَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ وَأُوْلَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ﴿104﴾آل عمران

امر به معروف و نهي از منكر به تأسي از سيّدالشهداء
(أَلَمْ يَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ يَرَي)؛«آيا نمي دانيد که خدا مي بيند؟» علق /۱۴

نمایندگان خانه ملّت، رؤسای دستگاه عدلیّه درکلّ کشور، فرمانده کلّ نیروی انتظامی سردار رادان، مدیران کلّ و رؤسای حفاظت واطلاعات مراکزپزشکی قانونی کلّ کشور، وزیر بهداشت دولت پزشکیان، تا کی حزب بازی اصل تعیین کننده درتأئید صلاحیّت در شورای نگهبان و انتصاب های قضایی و دولتی خواهد بود؟

چرا عدالت دراسلام دراحراز پست قضاوت، اصلی غیرقابل حذف هست ولی در گزینش قاضی و انتصاب مدیران خرد و کلان در مراکز قضایی نظام جمهوری اسلامی ایران شناور بر روی خون هزاران شهید که در حفاظت از حاصل خون شهداء قبل و بعد از انقلاب اسلامی همچنان ادامه دارد، در بیش از سه دهه اخیر در حال حذف شدن هست؟

عصر روز 8 تیر بعد از تنفیذ حکم پزشکیان از سوی مقام معظّم رهبری، مقادیر زیادی مواد شیمیایی با عوارض متعدّد شدید از دریچه کولر که تمام مدّت در حال تماشای تلویزیون روبروی کولربودم وارد منزل شده و علاوه بر 4 روز بیهوشی موجب عوارض جسمی شدیدی از جمله دو بار سکته مغزی شد که بار اوّل به دلیل ایجاد لخته خون در مغز، چند پزشک خروج فوری خون با عمل جراحی با احتمال زیاد فوت را تشخیص دادند ولی با توسّل، لخته خون در سونوگرافی عصر روز بعد از بین رفت، امّا به دلیل تداوم انتشار مواد شیمیایی کشنده با عوارض متعدّد در منزل از طریق مستاجر طبقه بالایی مطلقه زیر 27 سال بی حجاب و... خواهرزاده موجر تاکنون با دارو تحت درمان دو پزشک هستم.

در پی اقدام به قتل عمدی و انتشار مکرر مواد شیمیایی از دریچه کولر و در و پنجره ها و بدحالی شدید، شکایت قضایی انجام و شکوائیّه به کلانتری ... ارجاع داده شد بعد از 4 روز معطّلی پرونده و بنده درکلانتری...، با مشاهده حضور مداوم بنده طی چند روز رئیس این کلانتری متوجّه ارجاع اشتباه پرونده شده و با هماهنگی به کلانتری ... ارجاع داده شد ولی کلیه نوشته ها در کلانتری ... حذف و مجدد مسئول پرونده به طور کتبی بازجویی را انجام داد و مدّت زیادی طول کشید تا به شعبه ... بازپرسی ارجاع شد. با مشاهده مصادیق تبانی از سوی ... کلانتری و ... پرونده به 197 اعلام و مسئول پرونده تغییر یافت.

مجدد پرونده به دلیل سوءگیری و عدم انجام امور پرونده از سوی کلانتری مسکوت مانده و در تماس با 197 حدود ساعت 15:30 به محض اعلام نام خود و موضوع شکایت دراثر فقدان بی طرفی مکالمه را قطع کرد!!!

مرکز پزشکی قانونی قم متنی کاملا غیرواقعی به کلانتری و شعبه فرستاده بود که کلمه ای نیز واقعیّت نداشت و از طرفی در فضای واقعی مجرم اصلی با منصب قضایی در قم به طورعمد انتشار مواد شیمیایی را کاهش داد تا سند!! سلامتی و صحّت نظر پزشکی قانونی باشد! یعنی معاینات در زمان اوج انتشار مواد شیمیایی بود ولی اعلام نتیجه با کاهش محسوس مواد در زمان بهبودی نسبی!!

در مراجعه به حفاظت و اطلاعات اداره کلّ پزشکی قانونی قم، از مسئول مربوطه پرونده را خواست و قبل ازآمدن کارمند از بنده خواست بیرون باشم!!! مسئول مرتبط نیز آمده و بیش از نیم ساعت هر دو با پرونده داخل اتاق بودند و بنده بیرون! بعد از اتمام جلسه بیش از نیم ساعته کارمند رفت و بنده را صدا کردند پرونده دست مسئول حفاظت بود و ندیدم و صفحه می زد و می گفت این نظر پزشک و نظر...! نظر پزشکی قانونی را نداد تا ببینم. آنچه در عمل انجام شده تغییر نظر پزشک زمان معاینه بود! زمان معاینه موارد مشهود عدم سلامتی حداقلی بود. از پنهان کاری ها و عیان بودن میزان سلامتی، آمر که مهره جریان نفوذ هست شناختم که سالها در حدّ توان حقّ کشی کرده و مأمور مشغول سازی و ممانعت عملی از فعّالیّت های شغلی بنده بوده است.

اینها تمام ساعات از بیت المال حقوق می گیرند! وضعیّت حفاظت این باشد سایر وضعیّت های مشهود کاملا طبیعی هست.

با حضور در کلانتری همه مسئولین مرتبط با این پرونده یا نبودند یا به محض مشاهده بنده پنهان می شدند حتّی معاون کلانتری چون فهمیدند که هرچه کردند فهمیدم!! با حضور در شعبه بازپرسی و مشاهده نظر پزشکی قانونی علّت موارد فوق را فهمیدم همه پرونده را می توانند ببینند الاّ بنده! کسی ازاعتراض و درخواست تجدیدنظر!!! حرفی نزد و حقّ قانونی معاینه شده را خیلی راحت حذف کردند! در مراجعه به شعبه و عدم حضور قاضی و مدیر دفتر، یکی ازکارمندان شعبه با نهایت بی ادبی و بی احترامی گفت " هر روز اینجایی" در مراجعه به شعبه زمان حضور، نظر پزشکی قانونی از سوی کلانتری به شعبه ارسال شد و خواندم و کلّ متن با واقعیّت 100% مغایر بود.

متن ساختگی طوری تنظیم شده بود تا طرف پرونده را تبرئه و پرونده بسته شود! موضوع به واحد اظهارنظر به طور کتبی اعلام شد گفتند 10 صبح روز بعد مراجعه شود.

در مراجعه، مسئول دفتر گفت "چیزی نبود " وی که روز قبل اعلام آشنایی با بنده را داشته و از دیدار مجدد خوشحال بود و بنده یادم نبود کجا دیدم، به محض ورود به دفتربا یقین از ارتکاب عمل حرام تهمت با جانبداری و یقین از ناحق بودن آن طرف میز! گفت " اینهایی که نوشتید تهمت هست" قضاوت وی دراثر قضاوت واحد اظهارنظربود! خود تهمت زد و خود را صالح خیال می کرد! این مسئول چند سال قبل دادیار شعبه بود و در پرونده طرفی که ابوالفضل تحریری علیه بنده راه انداخته بود نجات داد و از وی شکایت کردم.

به دلیل بیماری و بدحالی شدید باید چندین بار مدارک و توضیح می دادم ولی با اعلام به بازپرس اجازه عدم حضور مکرر را دادند.

برای انجام کلیه امور تا دریافت نتیجه نوبت اینترنتی بود که زمان دریافت پاسخ را زیاد کرده و مانع اقدام به مداوا شد. به دلیل بدحالی خیلی شدید گفتم پرونده را طولانی نکنید گفتند این جواب را هم بیاورید. سه نامه پزشک تعیین شده مرکز اخذ و از طریق نوبت گیری به باجه داده شد. گفتند در 13/9/1403نوبت برای اخذ جواب بگیرم، بعد ازاتمام معاینه به دلیل نامعلوم بهبودی نسبی و کاهش عوارض مواد شیمیایی ایجاد شد.

اقدام به قتل مجدد در19/10/1403 در غیاب بنده در منزل از صبح تا ظهر، با باز کردن دو قفل ورودی که از بدو سکونت به دلیل ورود غیرمجاز مکرر بیش از5 بارعوض کردم! مستاجر طبقه بالا متهم این پرونده، با خانمی دیگر روغن مایع کف سرامیک آشپزخانه ریخته و با اطمینان! از قطعیّت ندیدن روغن! ترور فیزیکی با زمین خوردن و آسیب مغزی و سر و فوت قطعی! شب با عجله از منزل رفتند ولی صبح با زنده ماندن بنده برگشتند!!

قبل از ورود به آشپزخانه ... کف معلوم و... انجام شد. روز قبل نیزبه دلیل بازشدن قفل درها و قطعیّت ورود غیرمجاز و خراب کردن مکرر یکی از دستگیره ها، قفل ساز همه را درست کرد.

چند سالی هست خون دل نگارنده به غربت مهدی زهراء بیشترشده که بسیاری او را برای خود می خواهند نه برای خدمت به او و کمک به قیام حضرت، این روزها که خنّاسان، اندک امر به معروف و نهی از منکر و یاری امام زنده و حاضر را برنمی تابند، خون دل فاطمه زهراء سلام الله علیها درانتصاب اوّلین امام معصوم برای مسلمانان از سوی خدا و شروع حکومت اسلامی با امام معصوم با هدایت مستقیم خدا با وحی برآخرین پیامبر خدا بیشتر آزرده خاطر می کند، چون با من ناچیز در انجام وظیفه شرعی آزاری نمانده نکنند، با یگانه دختر پیامبراسلام که فقط مولای متقیّان حضرت علی علیه السلام شایسته همسری اوّلین امام معصوم مسلمانان بود چه کردند! از در سوخته خانه اش از پهلوی شکسته اش از خون دل و تنهایی همسرش، از گریه بر سر مزار پدرش که آخرین پیامبر خداست چه کشید از تنهایی امام حاضر زنده، حال به همین دلیل، خدا یازده ستاره تابناک خاندان عصمت و طهارت به مسلمانان داد ولی با عهدشکنی جفا کردند و اجازه تشکیل و تداوم حکومت اسلامی را ندادند، خدا نیز آخرین امام معصوم را پنهان نمود تا هر وقت بشریّت توان پذیرش حکومت امام معصوم در کلّ جهان را پیدا کرد ظاهر نماید.